واقعۀ شهادت مولانا سمیعالحق رحمهالله واقعاً برای همۀ ما تکان دهنده بود. ایشان یکی از علمای برجسته و تأثیرگذار پاکستان بود که چند سال پیش به دارالعلوم زاهدان هم تشریف آورد و سخنان ماندگاری ایراد فرمود. به یاد دارم اینجا در جلسهای که با علما داشت دربارۀ شهید جملۀ ماندگاری بیان کرد و فرمود: «شهید […]
واقعۀ شهادت مولانا سمیعالحق رحمهالله واقعاً برای همۀ ما تکان دهنده بود. ایشان یکی از علمای برجسته و تأثیرگذار پاکستان بود که چند سال پیش به دارالعلوم زاهدان هم تشریف آورد و سخنان ماندگاری ایراد فرمود. به یاد دارم اینجا در جلسهای که با علما داشت دربارۀ شهید جملۀ ماندگاری بیان کرد و فرمود: «شهید با خون خود پای حقانیت دین را امضا میکند.» دیروز که خبر شهادت ایشان را خواندم، یاد این جملهشان افتادم.
مولانا سمیعالحق فرزند مولانا عبدالحق رحمهالله بود و مولانا عبدالحق حقانی شاگرد رشید مولانا سید حسیناحمد مدنی بود. ایشان در دارالعلوم دیوبند هم تدریس کرده بود و پس از آن به پاکستان آمده بود و سنگ بنای دارالعلوم حقانیه را گذاشته بود. مدرسهای که بیشترین تعداد فارغالتحصیلان را در سطح پاکستان دارد و در ایران هم فضلای آن مشغول خدمت دین هستند.
مولانا عبدالحق شخصیتی بود که علامه سید ابوالحسن ندوی رحمهالله چنان از جلال و هیبت و عظمت ایشان متأثر بود که میفرمود من جرئت نمیکنم برای ایشان نامه بنویسم، شما سلام مرا به ایشان برسانید.
بنده شخصاً از همان دوران طلبگی از شخصیت مولانا سمیعالحق رحمهالله متأثر بودم، چون یکی از خوانندگان پروپا قرص ماهنامۀ «الحق» بودم که به سردبیری و اشراف ایشان چاپ و منتشر میشد. این نشریه خیلی روی روحیات من تأثیر گذاشت. آن زمان در پاکستان نشریات دینی معدود بودند. «البلاغ» از دارالعلوم کراچی منتشر میشد. «ترجمان القرآن» مولانا مودودی بود. «ترجمان اسلام» که تحت اشراف مولانا زاهد الراشدی منتشر میشد و ماهنامۀ «الحق» که منظم میآمد و بنده با اهتمام تمام مطالب آن بهویژه سرمقالههای خواندنی آن را که خود مولانا سمیعالحق مینوشت، میخواندم.
یکی از ویژگیهای ماهنامۀ «الحق» آن بود که نوشتههای علامه سیدابوالحسن رحمهالله مرتب در آن چاپ میشد و من میتوانستم از آنها استفاده کنم. مولانا سمیعالحق از شخصیت حضرت سید رحمهالله متأثر بود. اینجا هم که تشریف آورد و فضا را دید خیلی ما را تشویق کرد که ادامهدهندۀ راه و فکر علامه سیدابوالحسن ندوی رحمهالله هستیم.
مولانا سمیعالحق رحمهالله شخصیت تأثیرگذاری بود. شخصیتی عالم، محقق و اهل قلم که رفتن ایشان ضایعهای بزرگ بهحساب میآید. واقعاً بیسابقه است که عالمی را در این سنوسال به این شکل دلخراش به شهادت برسانند. بنده امروز در کلاس دورۀ حدیث، در ارتباط با این واقعۀ دلخراش سه دعا کردم؛
نخست اینکه یا الله شهادت این عالم بزرگوار را قبول فرما، به ایشان علو درجات عنایت فرما و به بازماندگان اجر و صبرعنایت کن.
دوم اینکه یا الله ریختن خون مولانا سمیعالحق را سبب اتحاد و انسجام بیشتر علمای اسلام بگردان. سبب هدایت ملت اسلام و سبب تحولی عظیم بگردان. گاهی وقتها ریخته شدن خون انسانهای خاص منشأ تحولات عظیمی میشود. این خونها انسانها را به فکر وامیدارند.
سوم اینکه یا الله ریشۀ کسانی را که مباشر و مسبب این حادثه بودهاند، بخشکان، رسوایشان بگردان و انتقامی از آنان بگیر که سرنوشتشان درسی برای آیندگان شود.
خدای متعال روح مولانا سمیعالحق را قرین بهترین رحمتهای خود بگرداند.