مصاحبه مختصری با حافظ غلام رسول زاهدانی در مورد شخصیت مولانا محمد شهداد مسکان‌زهی رحمه الله   مولانا شهداد سراوانی هم‌عصر مولانا عبدالعزیز رحمه الله بود؛ آن‌ها سرمایه‌های بزرگی بودند و شاگرد انسان‌های بزرگ! اگر مولانا شهداد در منطقه‌ای دیگر می‌بود، مردم از شرق و غرب، شمال و جنوب به استقبالش می‌آمدند؛ ولی در این […]

مصاحبه مختصری با حافظ غلام رسول زاهدانی در مورد شخصیت مولانا محمد شهداد مسکان‌زهی رحمه الله

 

مولانا شهداد سراوانی هم‌عصر مولانا عبدالعزیز رحمه الله بود؛ آن‌ها سرمایه‌های بزرگی بودند و شاگرد انسان‌های بزرگ!
اگر مولانا شهداد در منطقه‌ای دیگر می‌بود، مردم از شرق و غرب، شمال و جنوب به استقبالش می‌آمدند؛ ولی در این منطقه بود و از آن‌جایی که بی‌سوادی در این مناطق عام بود قدر این علما کما حقه دانسته نمی‌شد.

 

خداوند جزای خیر بدهد علمایی را که قبل از ایشان محنت کرده بودند مثل حضرت صاحب گشتی، مولانا عبدالعزیز، مولانا عبدالله پدر مولانا عبدالعزیز رحمهم الله و دیگر بزرگانى که قبلا آمده بودند.

مولانا شهداد شاگرد خاص حضرت مدنی رحمه الله بودند و حضرت مدنی از بس با ایشان محبت داشت او را (میری بیطا) فرزندم صدا میزد و حضرت ایشان را (فقیه) لقب داده بود.
علمی که خداوند متعال به ایشان داده بود امروز دیده نمی‌شود. رفقایش در دارالعلوم دیوبند ذکر می‌کردند: «آنقدر که مولانا شهداد در کتابخانه مدرسه دیوبند دیده می‌شد و رفت و آمد داشت کمتر کسی دیده می‌شود. مطالعه‌اش بسیار زیاد بود و خداوند به همین خاطر به ایشان چنان علمی داده بود.

علم‌شان آن‌قدر بود که می‌توانست بر یک نکته، شب‌ها را روز و روزها را شب کند؛ اما مطابق فهم مردم صحبت می‌کرد، نه مطابق علم خود.
در مسائل فقهی از هر چهار مذهب تحقیق می‌نمود و به‌همین خاطر در مسائل فقهی مهارت پیدا کرده بود.
مولانا شهداد، مولانا محمد عمر و مولانا عبدالعزیز رحمهم الله از نظر علمی در سطح بالایی بودند ولی بنظر بنده نتوانستند تمام علم خود را پخش کنند چرا که در آن زمان باسواد کم بود و کسی نبود که حقیقتِ صحبت‌های ایشان را درک کند.

بعدها با ترغیب‌های علمای دیگر همچون حضرت شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید، مولانا چابهارى،مولانا قمر الدین و مولانا عبدالعزیز ساداتی و … خواننده و با‌سواد زیاد شد.
زمانی در مدرسه حمادیه تدریس می‌کرد؛ ولی آن زمان من اینجا نبودم البته از زبان خودش شنیدم که می‌گفت: ابتدا که تدریس را شروع کردم متوجه شدم که شاگردان حتی یک کلمه از صحبت هایم را متوجه نمی‌شوند، لذا آن روش تدریس را ترک کردم.

حقیقتا هم همین‌گونه است چرا که صحبت‌های انسان کامل را فقط شخصی همانند او می‌فهمد کسی که بر علم حدیث، تفسیر، صرف، نحو، ادبیات و… تسلط داشته باشد. ایشان تالیفاتی چند دارند و آن هم به اندازه فهم عوام است و الا خداوند ایشان را (بحرالعلوم) قرار داده بود.

▫️ بیعت
خودم از ایشان پرسیدم: حضرت! شما بدست چه کسی بیعت نموده‌اید؟
در جواب فرمود: بنده با حضرت مولانا انور شاه کشمیری و همچنین با مولانا حسین احمد مدنی بیعت کرده‌ام و مدتی هم در خدمت مولانا تهانوی رحمه الله بودم.

علامه مسکانزهی و هم مولانا محمد عمر سربازی رحمهما الله آخرین دوره قرآن را در محضر مولانا احمد علی لاهوری بودند.

 

به همین چند جمله کفایت می‌کنم وگرنه این سینه پر از اسراری هست که نه شما حتی اگر مولانا شهداد رحمه الله فرزندی می‌داشت و می‌آمد باز هم آن ها را باز گو نمی‌کردم، چرا که تقاضای زمانه همین‌گونه است.

 

✍🏻 محمد (معاویه) دهواری