ستارگان آسمان نبوت
درود خداوند بر ستارگان آسمان رسالت باد، آنگاه که پیشانی ارادت و بندگی را بر خاک نهادند تا شکوه بندگی را به جای آورند. درود خداوند بر دلسوختهگان شمع نبوت آنگاه که زخمهای بیشمارشان عشق را به تماشا فراخواند و افسانهٔ عاشقی به حقیقت پیوست. درود خداوند بر اصحاب رسول الله باد مادامی که حیات […]
به یاد همسر و همراز رادمرد مصلح بلوچستان
«مادر» حامی ماست، دعاگو و خیرخواه ماست. وقتی مادر از دنیا میرود و تنهایمان میگذارد، چیزی درونمان میشکند. احساس تنهایی میکنیم. به تک درختی تنها میان بیابانی بیسروته میمانیم که در برابر طوفانها کوهی پشتیبانش نیست و خودش باید به جنگ بادها برود. از صبح که خبر وفات بیبیِ بزرگوار، همسر وفادار حضرت مولانا عبدالعزیز […]
توقف قطار وحدت در ایستگاه اول
شاید امروز مسلمانان از هر زمان دیگری بیشتر در انزوا و ضعف قرار دارند که این موضوع بعد از شکستهای امپراطوری عثمانی در تاریخ معاصر و چند صده گذشته بیسابقه بوده است. ولی جای تعجب آنجاست این ضعف نه بهخاطر تهاجم مستقیم امپراطوری بریتانیا و روسیه تزاری و کشورهای اروپایی به سرزمینهای اسلامی، بلکه بهخاطر […]
روایتی از نخستین نماز جمعۀ شهر طبس و جای خالی استاد دلسوز و مهربان
حضور شیخالاسلام مولانا عبدالحمید در مراسم تشییع جنازۀ مرحوم مولانا برفی دفنشان را برایمان آسان کرد. خدایش در همه حال از بلا دارد نگه. شهر طبس نخستین نماز جمعهاش را در نبود مولانا برفی با سوز و گداز فراوان تجربه میکرد که با تشریففرمائی مدیر و اساتید مدرسۀ علوم دینی عین العلوم گشت در مراسم […]
ای اشک! آهسته ببار؛ که غم زیاد است
برخی از صحنهها و رُخ دادهای اطرافمان، آن چنان غمناک و دل خراشاند که محو کردن آن از صفحه و دفتر ذهن، به سختی زُدودن نقش از روی سنگ میماند. گاهی اوقات، با وجودی که میخواهيم به خودمان بقبولانیم که از این لحظه به بعد، پدر و مادر، برادر، دوست و… را نخواهیم دید و […]
آنچه مرگ پایان میدهد
این چیزی است که همهی ما دنبالش هستیم. دنبال اینکه مرگ را راحت قبول کنیم. اگر میدانستیم که بالاخره میتوانیم با مرگ کنار بیاییم، آنوقت کار اساسیتر و مشکلتر را هم میکردیم. چه کاری؟ «کنار آمدن با زندگی.» مردن خیلی طبیعی است. علت اینکه این همه بزرگش میکنیم این است که خودمان را واقعاً جزء […]